میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

قالی

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۶ ب.ظ

قالی را بنگر چه زیباست
تار و پودش را بنگر
گویی قالی کرمان است
چه نقش ها و چه رنگ هایی
گویی رازها دارد در دل خود
راز زندگی و راز عشق
گره خورده تار و پودش
در خامه های رنگارنگ
نقش گل و جنگل و ترنج
سرخ و سپید و سبز رنگ
با نگاهش آواز بلبل و قمری
فراوان سر میدهد جانان
دارد در این دل خود
هزاران چشمه و رود
گویی نشان جاودان زندگیست
گویی گذر عمر نقش خورده
در تار و پود این قالی
2
ببین صدا میزند ما را
غافل مشو ز عشق و راستی
عمر رفته را بازگشتی نیست
به یاد آر آن مهر و عشق را
بسپار به فراموشی دیو کین را
بنگر تو مرا به زیر پایت افتادم
از سوز عشق تو از پا افتادم
شدم گرما ده کوی تو
شدم لالایی همسان تو
تو شمعی و من پروانه
تویی پاک کننده گرد و غبار من
نگهی کن به گرد و غبار دلت
تا همچون قالی پاک
شود صاف و شفاف
آینه زیبای دل تو
بنگر تو این حال مرا
که زنده ام به عشق تو
بیا و همزاد عشق شو
بیا همسفر عشق شو


شعر از سعید عباسی

نظرات (۱)

  • سهیلا (کاتارسیس)
  • به یاد آر آن مهر و عشق را
    بسپار به فراموشی دیو کین را

    عالی... سپاس
    پاسخ:
    درود

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی
    میرزاCarpet

    اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
    --------------------------------------------
    این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
    --------------------------------------------
    برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

    آخرین مطالب
    آخرین نظرات