میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسعود نکوئی» ثبت شده است


با لهجه کرمانی


بشین ور بیخ دار قالی دلت می شه ا‍َ غصه خالی

( بنشین گوشه دار قالی دلت از غصه خالی می شود)
بدستش کلوزار گرفته وَر او یِتِ دستش یه پاکی
( به دستش کلوزار گرفته، به دست دیگرش یک پاکی (کلوزار و پاکی= ابزار قالیبافی) )
دُختو اَ بَسکی خسه بوده خوابش برده پا دار قالی
(دخترک آنقدر خسته بوده که کنار دارقالی خوابش برده)
گلی رِ اَ رو قالی کنده می ده به یارو یِواشی
( گلی که از روی دار قالی چیده را یواشکی به پسرک می دهد)
بته جیغه یَم اَدواسر می پوده ور رو تارقالی
( ( بته و جیغه= شکل نقشهای قالی )و باز هم بته جیغه را روی تار های قالی می بافد)
ایقَ دلش غصه داره نقش می خونه با خوشالی
(اینقدر دلش غصه دارد که با خوشحالی نقش می خواند!)
فِقَ را می بره یه آواز وَشِت می خونه تا بیایی :
(فقط یک آواز بلد است(که همان نقش قالی است) برای تو می خواند تا بیایی )


شاعر: مسعود نکوئی
  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۵:۴۹
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات