میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

دار قالی

چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۵۶ ب.ظ

من نام کوچک یک دار قالی ام 
امید مانده از یک خشکسالی ام 
تکلیفی یادگاراز تار و پود و کار
یک مشق پایدار از ذوالجلالی ام 
گل روی گل سوار زیباترین بهار 
یکبار شاهکار صد بار عالی ام 
ابریشم طلا جادو و کیمیا.
حلال تازه ای بر نونهالی ام 
با دست کودکان زیباترین شوم
درخاطراتشان من خردسالی ام 
برمن گره زنند تا واکنم گره 
درچشم خیسشان من نیک فالی ام 
هرچند چشمشان … هرچند عمرشان
باز هم بدستشان از خوش خیالی ام 
هر قدر کورتر این کودکان شدند
من چشمگیر تر در این حوالی ام 
بر من عطا شده دوران کودکی 
من قیمتی تر از عمر اهالی ام 
من دار قالی ام یک شعر ناگوار
هم قافیه شده با نان خالی ام


شعری زیبا از ایمان فخار

نظرات (۱)

سلام
چه زیباودوست داشتنی خودشو معرفی کرده
فقط یه مسئله هست چرا همه جاباقالی غم،نداشتن ...میاد؟
پاسخ:
سلام
به نکته ظریف و دقیقی اشاره کردید
چیزی که باید دگرگون باشه اما نیست
ما کمتر در شعرها زیبایی های قالی را می بینیم و این خیلی بده
از دقت نظرتون متشکرم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات