میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

بافنده

مادر می بافه
از پشم عالی 
بانقشی زیبا
یک تخته قالی
یک جفت پرنده 
در حال پرواز
خوشحال و خندون
می خونن آواز
جنگل سر سبز 
آبی دریا
ما را می بره 
به دشت رویا
مثه فرشته اس 
خوب و مهربون
بوسه میزنم
بر دستای اون


شعر از صلاح الدین احمد لواسانی | عکس از صادق میری


  • ۱ نظر
  • ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۲۳
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

ای‌ که‌ تو پرسی‌ ز من‌ و حال‌ من‌
 قالی‌ من‌ قصه‌ی‌ احوال‌ من‌

 آنچه‌ حدیث‌ غم‌ پنهان‌ ماست‌
قالی‌ خوش‌ منظر کرمان‌ ماست‌

 قالی‌ ما گلشن‌ جان‌ و دل‌ است‌
کاین‌ همه‌ آوازه‌ از آن‌ حاصل‌ است‌

 تار غنا پود وفا و صفا
بافته‌ شد در هم‌ و شد فرش‌ ما
نرم‌ ترک‌ گام‌ بنه‌ بر سرش
‌ حیف‌ ببازی‌ تو به‌ سیم‌ و زرش‌

 قالی‌ ما گنج‌ قناعت‌ بود
ثروتی‌ از عز و مناعت‌ بود

 نقش‌ بدیعی‌ که‌ به‌ قالی‌ ماست‌
گلبنی‌ از همت‌ عالی‌ ماست‌

  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

قالی را بنگر چه زیباست
تار و پودش را بنگر
گویی قالی کرمان است
چه نقش ها و چه رنگ هایی
گویی رازها دارد در دل خود
راز زندگی و راز عشق
گره خورده تار و پودش
در خامه های رنگارنگ
نقش گل و جنگل و ترنج
سرخ و سپید و سبز رنگ
با نگاهش آواز بلبل و قمری
فراوان سر میدهد جانان
دارد در این دل خود
هزاران چشمه و رود
گویی نشان جاودان زندگیست
گویی گذر عمر نقش خورده
در تار و پود این قالی

  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

تن چو فرش و تارو پودش از گل است
نقش آن چون نقش بحرو ساحل است
فرشباف تن چنین گوید سخن 
بند بند عشق بی غم باطل است
شعر ازداود فرخی 

  • ۰ نظر
  • ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۰۴:۳۷
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

بر تار های دار
چشم دوخته اند
بچه های قالی باف
مشق شب
از یاد پنجه های هاشور خورده
پرواز میکند
شاید برای مروارید نگاهشان
تور می بافند


شعر از حمید رضا اقبال دوست


  • ۱ نظر
  • ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۸
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

هنوز کودکانه به قالی می نگرم وهنوز گل قالی بهشت است
چقدر این تخیل زیباست و چقدر این تخیل زشت است
شعر از مسلم غیبی شوی

  • ۰ نظر
  • ۱۵ خرداد ۹۳ ، ۰۳:۱۸
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

دیشب چه هوای سرد و بی حالی بود
مادر گــرم بافتـــن قــالی بــود 
من بودم و یک تفکــر بــی پاسخ 
از اینکه چرا سفره ما خــــالی بود 
شعر از سجاد ایرانپور

  • ۰ نظر
  • ۰۱ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۳۲
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

دختر قالی باف گل های باغ آرزوهــــــــــــــایـش را
بر تار و پود قالی گره میزد و با خــــــــــــــــون دلی
که از انگشتانـــــــــــش جاری میشد آنرا رنــگ میزد
و هر از گاهــــــــی از پشت پنجــــــــــــره انتظار،
افقهــای  منتهی به دیــــــوار را به نظاره می نشست ...
شعر از علی شهلوی / وبلاگ خاطرات زرد

  • ۰ نظر
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۵:۳۶
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

در طرح ساقه و گل، برگان بیشماری
آمد بروی دیده، بردم بروی بامی
با کس سخن نگفتم، ساعات بیشماری
چون کار روی دستم، انگار در بهاری
در وقت کار و کوشش، بسیار می شنیدم
طعن و کنایه از هر، رهگذر و نگاری
ای کز هنر تو آگاه، کز رنج گنج میسر
هرگز نماند آنکس، دارد هدف زکاری
اکنون هدف رسیده، همچون رسیده میوه
رنجم ثمر بداده، با شوق بیشماری
شکرت خدای یکتا، دادی توان کاری
دانی چه رنج بردم، روز و شب جوانی
مخلص شریعتم من، پیوند با تو دارم
جز درگه تو یکتا، ناید مرا بکاری
شعر از آقای شریعتمداری / دبیر انجمن طراحان و نقاشان کرمان 

منظور از بام متن فرش است

  • ۰ نظر
  • ۳۱ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۳
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

همچو صوفی در پلاس وصوف باش

با صفتهای خدا موصوف باش

مرد ره را بوریا قالین بود

زانکه خشتش عاقبت بالین بود


عطار

  • ۱ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۰۷
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات