میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قالی باف» ثبت شده است

زندگی یک قالی بزرگ است، هر هزار سال یکبار فرشته‌ها قالی جهان را در هفت آسمان می‌تکانند، تا گرد و خاک هزار ساله‌اش بریزد و هر بار با خود می‌گویند:

این قالی نیست که قرار بود انسان ببافد، این فرش فاجعه است…

با زمینه سرخ خون و حاشیه‌های کبود، و نقش برجسته‌های ستم…

فرشته‌ها گریه می‌کنند و قالی آدم را می‌تکانند و دوباره با اندوه بر زمین پهنش می‌کنند. رنگ در رنگ، گره در گره، نقش در نقش… قالی بزرگی است زندگی.

که تو می‌بافی و من می‌بافم، همه بافنده‌ایم. می‌بافیم و رج به رج بالا می‌بریم. می‌بافیم و می‌گسترانیم. دار این جهان را خدا بر پا کرد و خدا بود که فرمود: ” ببافید “، و آدم نخستین گره را بر پود قالی زندگی زد. و هر که آمد، گره‌ای تازه زد و رنگی ریخت و طرحی بافت. و چنین شد که قالی آدمی رنگارنگ شد. آمیزه‌ای از زیبایی و نا‌زیبایی، سایه روشنی از خوبی و بدی.

گره تو هم تا ابد بر این قالی خواهد ماند، طرح و نقشت نیز، و هزاران سال بعد، آدمیان بر فرشی خواهند زیست که گوشه‌ای از آن را تو بافته‌ای.

کاش گوشه‌ای را که سهم توست زیباتر ببافی!!!


نویسنده ناشناس
  • ۱ نظر
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۳:۳۵
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

زن قالیباف ما ....
می زند الیاف را ...
بندهای ناف را ...
قالی بی قاف را ...
سوی هر قالی خوب ...
تا ستاره تا جنوب ...
پرده هایی پیش تر...
بسته است رو به سکوت ...
به ستاره ... به هبوط ...
به غم ِ این دل من ...
به شمیم رویا ...
طرح و نقشش امّا ...
همه را دل داده ...
نخ وقیچی امّا ...
همه اند آماده ...

  • ۰ نظر
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۱۲
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

تا وقتی جوونیم و پر انرژی فکر می کنیم برای قالی زندگیمون نقشی خواهیم زد بی نظیر با گلها و بوته هایی که کسی نظیرشو ندیده باشه ،اونقدر از جون ببافیمشون که گلبوته ها هم جون بگیرن و عطر داشته باشن،عطری مست کننده...

اما هر چی پیش می ریم می فهمیم نقش و طرح این قالی از پیش تعییین شده و ما فقط می بافیم...

اولش فکر می کنیم که روزگارو تسلیم خواسته هامون می کنیم اما بعد می فهمیم قبله اینکه ما سر بلند کنیم زندگی مارو تسلیمه خودش کرده...

همه ما یه جاهایی از زندگی با این حقیقت روبرو میشیم که جز تسلیم راهی نداریم...

دوست دارم برای دخترم اینجا بنویسم:عزیزکم اگه روزی به این نتیجه رسیدی که در طرح و نقشه قالیه زندگی نقشی نداری و ناچار به تسلیمی حداقل تلاش کن که رج ها رو منظم و با مهارت ببافی!


برگرفته از وبلاگ در پیچ و خم جاده مه آلود
  • ۲ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۰۲
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

پر  دستات  گل  قالی  قالی باف

خونم  از  فرش  تو  خالی  قالی باف

ابر  چشمات  روی  قالی  می  باره ! ؟

یا  سرانگشتای  تو   گل می  کاره  ! ؟

تو  دلت  غصه ای جا  کرده  ؟  بگو

گره     اشکاتو   وا  کرده    !   بگو 

زیر  لب  از  کی  داری  دم  می زنی  ؟

که  چنین  شونه رو   محکم  می زنی !

سایه  رو  قیچی  بزن  آفتابی  شو

رنگای  تیره  بسه    عنابی    شو

می  دونم  فرشای  قلبت  لاکیه

نقشه  فرش  دلت  کار   کیه  ؟

کی  می شینی * روی قالی * پای دار ؟

گل   و  بوته   بزنی   رنگ  بهار ؟؟؟؟؟


شعر از بهروز سنجابی. برگرفته از وبلاگ آسمان آبی شعر
  • ۰ نظر
  • ۲۳ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۱۸
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات