وقتی مینشستم پای دار قالی، انگار همهٔ ناراحتیها و خیالات میشد به اندازهٔ یک گرهٔ قالی و دوخته میشد لای ریسمانها. اگر این قالیبافی نبود من سربند مرگ مادرم دق میکردم.
نون والقلم، جلال آلاحمد. مجلس سوم
- ۰ نظر
- ۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۱:۲۱