میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

نگاره های زمین

پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۴:۵۴ ب.ظ

خاطره ای در من است

 به صدای کوبه های ممتدی بر خلوتم

سرودی به وسعت چنگ در بازوان رج های بی گره

بافته می شود و نمی شود

رنگ از دامان ستاره افتاد در

برق پلک های پاره پاره

 رشته رشته

چرخیدن و رقصیدنی ست

در گیجگاه من

 برای دختری که نگاره های زمین را در تصرف دستانش می چیند


تمام شد آن روزگار عاشقی های کوهسار

تمام شد در آغوشم علف چیدن های معطر

زیر پای من

اتاق آینه های منعکس در چادرهای قبیله ای ست

دختری عاشق سرود سپید می خواند بر لالایی خواب گوسفندانش

سفره ای سپید می بافد برای نان در برکت خانه

خون چکیدن های انگشت های پاره

لبخند پوستی خشک بر چاک چاک سینه ای بود که بخواند

من   از فریاد باران/اینجا نشسته / یارم بیاید/ با من نشیند /بر سرخ قالی/ آوازه تازه / با من بخواند/ مرد خیالی...


نمیترسم موهایم سپید شوند

آسمان هفتم نقطه ای ست بر شعاع ترنج های تو در تو

مهربانی سهم ستاره ای شده است

که در حاشیه کارم

هنوز به تکرار تاریخش چشمک میزند


شعر از شهدخت رحیم پور

نظرات (۱)

  • نکویی‌چی
  • شعر دوم رو دوستداشتم قشنگ بود
    خداقوت
    پاسخ:
    درود بر شما

    خانم رحیم پور از دانش آموختگان فرش هستند

    سپاس

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی
    میرزاCarpet

    اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
    --------------------------------------------
    این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
    --------------------------------------------
    برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

    آخرین مطالب
    آخرین نظرات