میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بته جقه» ثبت شده است

فرش میبافم ... تار به تار ... رج به رج . . .
گره میزنم . .. از این تار به آن تار ... از این گام به آن گام . ..
به همراه نُت های آهنسوزش ... آه ، میکشم ....
آه هایم ، به گل های ملودی خونبارم گره میخورند و ...
ترنج ترج و بوته بوته گل و مهتاب ، از کوزه ی سازم به تاراج میبرم . . .
و همینطور ... ولو میشوند زیر پاهای گوشت . . .
و با آن چون قالی سلیمان ، کهکشان به کهکشان را در مینوردیم . . .
عاقبت هم بی جان و گریان نگاهم را به کنج خلوت اتاقم گره میزنم ...
و این قالی نیمه باف است و . . .
دستان خالیِ من . . .
فرش میبافم ... رج به رج .. . تار به تار . . .


شاعر ناشناس


  • ۱ نظر
  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۰۱:۰۶
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

وسط قالی شوقش ، دم صبح
بته جقه می کاشت
رنگ ها ، گرم تر از آتش بود
نقش ها ، شوخ تر از رقص قلم
در مقام تذهیب
و گره پشت گره ، تا ته رج می کوچید
وکف قالی شوقش می ریخت
شور را... هروله را
...
دم صبح
قالی اش را سرِ دار
دید و از چشمانش
خوشه خوشه خوشه
اشک حسرت بارید


شعر از علیرضا فتحیان

  • ۱ نظر
  • ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۱۲
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات