میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

حرف بافنده

جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۴۱ ق.ظ

ای فرش تو را با تار پود و جو دم افسانه کردم
خیره بردیدگان خودی وخویشان و بیگانه کردم
تو را چو ن حلاج بردار اما یک فرش جانانه کردم
نخ و پشم و ابر یشم را در وجودت پیاده کردم
با چوبه هاف و کاف وکارد و قیچی اندازه کردم
با عشق نقشه لچک وترنج رابر توجاودانه کردم
با ترنم عاشقانه گل وبلبل را رویای میخانه کردم
با هنر پنجه وعقلم این فرش نفیس رازنده کردم


شعر از سید احمد شبیری

  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

بافنده

سید احمد شبیری

قالی

فرش

شعر فرش

شعر قالی

شعر

نظرات (۱)

واقعاً خسته نباشید!
پاسخ:
واقعاً سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات