میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

قالی عمر

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۲ ق.ظ

قالی عمر را می بافم به سیاه و سپید
گره می زنم یک یک به شادی و نوید
تار و پود را محکم کرده ام به دار امید
قالی ام نقش گل و زندگی دارد به امید
دوغی و لاکی و زرد و سپید دارد
می زنم شیرازه اش را با آلام و درد
گل بهار قالی ام آرام گذشت
قلب قالی باف عمر، در هم شکست
پاکی بر پود و گل قالی بزن
ریشه از جان و دل و جانی بزن
قالی ام با تار و پودش بافته شد
با همه خوب و بدش قالی من افسانه شد


شعر از حمیده ایزد شناس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات