میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

۱۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر فرش» ثبت شده است

عالم بی خبری بود بهشت آبادم

تا به هوش آمدم از عرش به فرش افتادم


از محمدعلی صائب تبریزی
  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۰۵:۱۲
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

در پش دار قالی با شوق دل نشستی

صد نقش جاودانه در هرکرانه پستی

نقش آفرین عشقی الحق که چیره دستی

چون زحمت تو دارد اجر خدا پرستی

ای عاشق هنرمند پرکار و سخت کوشی

گاهی سرود خوانی گاهی دگر خموشی

شد خالق از تو خشنود تا خالق نقوشی

تو باغبان گلها یا اینکه گل فروشی

گر تار و پود قالی رنگ بهار دارد

گل های سرخ و لاکی در هر کنار دارد ...


شاعر: غلامحسین یوسفی
  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۰۵:۰۵
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

گره مى زنم تار ابریشم سرخگون را
به آواى تندر
به آواى باران
مى آمیزم این شبنم پرتپش را
به دریاى یاران
اگر چند کوتاه
اما
گره مى زنم این صدا را
درین کوچه آخر
به هیهاى بالنده بالاى یاران...
شاعر: محمدرضا شفیعی کدکنی


  • ۱ نظر
  • ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۰۴:۵۸
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

بر من آرام قدم بگذارید

شاخه و ساق و گل و برگ مرا

از سر حوصله و صبر نگاهی بکنید

هیچ دانید چرا

گل و گلبوته ی باغ دل من

رونق و روشنی خانه زیبای شماست

چونکه از چشمه بینایی چشمان هزاران انسان

آب خورده ست وسپس روییده ست...

بر من آرام قدم بگذارید


از شاعر این شعر اطلاعی ندارم


  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۰۴:۴۸
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

قلب من قالی خداست

تاروپودش از پر فرشته هاست

پهن کرده او دل مرا

در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب

برق می زند

قالی قشنگ و نو نوار من

از تلاش آفتاب


شب که می شود خدا
روی قالی دلم
راه می رود
ذوق می کنم گریه می کنم
اشک من ستاره می شود
هر ستاره ای به سمت ماه میرود

یک شبی حواس من نبود
ریخت روی قالی دلم
شیشه ای مرکب سیاه
سال هاست مانده جای آن
جای لکه های اشتباه

  • ۱ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۴۹
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

نوک انگشت‌هایت زخم می‌کارند قالی را

بکش برگونه هایت این جنون پرتقالی را

تو در پستوی این رج‌ها عروس شهر تب ریزی

که با تور سرت گسترده‌ای فرش خیالی را

بهار نارس نارنج هایت رو به خورشیدند

و با خود عهد می‌بندی بهار احتمالی را

درختی سبز خواهد شد پس از این ماجرا دختر!

درختی سروتر از قامت این چند سالی را

  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۳۵
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

بگسترد فرشی ز دیبای چین

که گفتی مگر آسمان شد زمین


حکیم ابوالقاسم فردوسی
  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۲۷
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

بـــیـــا بنگــر رخ زیبــای قـــالــی

هنـــر پیداســـت در سیــمای قــالی

چو باغــــی خــــرم و سبـز و دل آرا

شــــده آذین همه گـــل‌هــای قالی

طبیعـــت را کنــــد خورشیـــد زیبـا

دل و دیــــده چمـــن آرای قـــالـی

در آن بشــــــکفته گـــل‌های اقاقی

همـــه شـــور اســت سرتا پای قالی

زخـــون دل همـــاره جـــویبـــاری

به جـــریان اســـت در رگ‌های قالی

نشد آســــان پدید این گوهــر دسـت

بیفشـــــانید زر در پــــای قـــالــی


شاعر: صدیقه نظری
  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۲۳
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

الـهـی مـدد کــن زنـور برفـروزیـــم

چـراغ هنــر را زنــار گــذشــــتـــه

بیایـیــد بــاز آوریــمش به گــلـــزار

گــــل قالـی زرنــگار گـــذشــــتـه

بیاییـــد ای چیــــره دستان خـــلاق

به بــــاغ آوریـــمش بهــــار گذشته

به لطــــف و به فضــــل خدای توانا

تـوانش دهیـــم از تبار گـــذشتــــه

جوانــــا گـــره زن به قالــــی امروز

ز طــــرح نوینـــی به تـــار گـذشته

به رنگ و به طــرح و به زیبایی بافـت

بیفــــزا به میـــــزان کار گذشـــته

الهــــی تو هـــم به حق محمّد (ص)

بر این ســـکه می­زن عیــــار گذشته


شاعر: زنده یاد سید رضا خشکنابی
  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۱۹
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

گیس دل را بر سر دار کردم
منت ندارد قالی تنهاییی ام
در شکارگاهت صید می شوم
هر رج که بی آیینه
شانه می زنی
پریشانیم
افشان که بافتی وماهی در هم
زیبا شدم
واگویه نفس گرفت هراتیم
اما.............

  • ۱ نظر
  • ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۰۵:۵۹
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات