میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

میرزاCarpet

فرش در آئینه ادبیات

سلام خوش آمدید

۴۱ مطلب با موضوع «شعر گونه ها» ثبت شده است

دختر قالیبافم

دارم قالی می بافم

گل‌های سرخ می بافم

گل‌های زرد می بافم

می بافم روی هرگل

یه پروانه یه بلبل

تو نقشه ی قالی من

پلنگ خال خالی من

جست می زنه تو هوا

می پره از رو گل‌ها

قالی من یه باغه

 یه باغ پرگل

بشنو تو از باغ من

 نوای بلبل


شعر از مهری طهماسبی دهکردی

  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

سلام دختر قالی باف
بختت بلند و بیدار
 آواز هایت کو پس ؟
 نمی گویی گلهای قالی پژمرده می شوند ؟
 به درک که بازار فرش خوابیده
 تو بخند
 اصلا این رج را تو خنده بباف
مگر قرار است هر چه تاجران می خواهند


شعر از علیرضا بازرگان

  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

آقا اجازه !
من یک " فـــرش " شـــــــــاعرانـه ام
که در نهایت یک " شــب زیبای " عاشــقانه
عارفانه تار و پود خود را به " آتش " کشیدم ...


امین بهپوری

  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

هنگامی که نخستین گل قالی را شروع کردند، دسته جمعی می خوانند:

قیزلار گِلینگ گُل ثالینگ ........... گُل اوثتینه گل ثالینگ
دوثلار یارلار گلندا ........... ثارقی داقیب پؤل آلینگ

ترجمه
دخترها بیایید بر روی قالی نقش بزنید، نقش های فراوان بزنید، آنگاه که دوستان و یاران آمدند، نخ به بازویش ببندید و شادمانه بگیرید.*

  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

     فرش می‌بافم، رج به رج، زیر و رو، نقش به نقش 

     سپس چله‌های بافته ‌ام  را شانه می‌زنم

     تا شاید نقشه‌هایم نقش چشمانت شود...


     بداهه از منیره سادات حسینیان

  • ۳ نظر
  • ۲۸ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۳
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

فرش میبافم ... تار به تار ... رج به رج . . .
گره میزنم . .. از این تار به آن تار ... از این گام به آن گام . ..
به همراه نُت های آهنسوزش ... آه ، میکشم ....
آه هایم ، به گل های ملودی خونبارم گره میخورند و ...
ترنج ترج و بوته بوته گل و مهتاب ، از کوزه ی سازم به تاراج میبرم . . .
و همینطور ... ولو میشوند زیر پاهای گوشت . . .
و با آن چون قالی سلیمان ، کهکشان به کهکشان را در مینوردیم . . .
عاقبت هم بی جان و گریان نگاهم را به کنج خلوت اتاقم گره میزنم ...
و این قالی نیمه باف است و . . .
دستان خالیِ من . . .
فرش میبافم ... رج به رج .. . تار به تار . . .


شاعر ناشناس


  • ۱ نظر
  • ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۰۱:۰۶
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

ترا بافته ام
ترا پشت پرچین انتظار
در تار و پود محبت
ترا بر دار قالی کوچه
ترا بر چوبه ی "هاف"
و در "قاف"
ترا در ذهن گرم نقشه های ترد قالیچه
ترا در پیچش نقشه های اسلیمی
و در میان لطف دست های گره نشان و صمیمی
ترا در ترنم رج ها
ترا در تلاقی خامه های رنگی
ترا در تماشای بلور یک تدبیر
و زیر سایه ی خسته ی حصار بافته ها
ترا در کوبش شانه بر رویش گل های خیالی
ترا در میان خنده ی قیچی چیده ام
در رویا یا خواب
گلی می شکفد در سراب
و نمی دانم از چه رو
ترا بافته ام !!!


هاف:چوبی در چله ی دار قالی، که با حرکت آن تارها برای بافت پود ِ زیر و رو استفاده می شود.
خامه: کرک برای بافت قالی


شعر از حوری ابوکاظمی

  • ۲ نظر
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۵۵
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

گل های باغچه را
گاهی دست باد
گاهی دست های ما
گاهی هم دست روزگار بی بنیاد می آزارد

خوش به حال گل های قالی!


شعر از رضا احمدی وند

  • ۸ نظر
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۰:۲۵
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

" ببافم با دل تنگ ... دو تا قالی هفت رنگ ... ریشه ریشه ... تخته تخته ... "
دیشب خون بالا آورد . صورتش زرد شده بود . با التماس به دستم نگاه کرد و گفت : این قالی جهاز تو اگه تموم شه دیگه میتونم با خیال راحت سرمو بذارم زمین ...
کاش این قالی هیچ وقت تموم نشه ...
" الهی من شوم دستمال دستت ... که هر دم پاک کنی چشمان مستت ... از آن روزی که رفتن شد خیالت ... شدم گریان و نالیدم به حالت ... "

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۱۴:۲۶
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی

ببافم من قالی حور کونجون
که بندازم توی خونه دائی جون
دائی جون چون زند تکیه به بالش
بگردم من فدای قد ایشون


پی نوشت: حور، طرح، نقشه-کونجون،کوهنجان. برگرفته از پایگاه روزنامه عصر مردم

  • ۰ نظر
  • ۲۰ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۳۶
  • سیدمحمدمهدی میرزاامینی
میرزاCarpet

اینجا هر چیزی به فرش ربط مستقیم داره.
--------------------------------------------
این وبلاگ به اشعار، داستان‌های کوتاه و بلند و جملات کوتاه و زیبای ادبی، خاطره، دل نوشته، دستنوشته های همینطوری، مثل و حکایت، ضرب المثل و... که به نوعی مرتبط با فرش دستباف ایران وجهان باشد اختصاص دارد.
--------------------------------------------
برای همکاری میتوانید از لینک تماس با من استفاده نمائید. باتشکر

آخرین مطالب
آخرین نظرات